تاکسی سوار شدن بهصورت روزمره یا موردی تجربهای است که اکثر افراد دارند، اگر در یکی از کلانشهرهای ایران تاکسیهای عادی را در یک مسیر طولانی یا پرترافیک سوار شوید حتما از تحلیلهای ی، اقتصادی، اجتماعی و بعضا علمی که توسط برخی از رانندگان یا مسافرین ارائه میشود حذ وافر خواهید برد. برای من همیشه سوال بوده و هست که بعضیها چقدر راحت و آسان درمورد مسائلی که در آن کمترین تخصصی ندارند، اظهارنظر کرده یا راهکار ارائه میکنند آنهم در حضور جمع!
از نظر علمی ثابت شده است که افراد هرچقدر کمتر بدانند، فکر میکنند بیشتر میدانند! تشخیص این توهم دانایی برای خود شخص پیچیدهتر از اظهار نظر ی اجتماعی در تاکسی است! این توهم در کسبوکار هم مصداق دارد و شاید زمانی متوجه آن شویم که در میانه راه یک یک کسبوکار اینترنتی باشیم. در آن سوی داستان همواره کسانی هستند که به سادگی نمیتوانند این ندانستن یا دانش سطحی را در طرف مقابل تشخیص دهند. چرا که همتیمی یا شرکت طرف قرارداد شما تاکسی نیست و موضوع مورد بحث هم مسائل خاورمیانه یا نوسان قیمت دلار نیست. بخش زیادی از تعمیمهای بیسرانجام از همین توهم ناشی میشود.
اثر داننینگ کروگر
در سال ۱۹۹۹ دو دانشمند به نامهای دیویددانینگ و جاستینکروگر در دانشگاه کرنل آمریکا در طی یک پژوهش در زمینه مهارتهای ارتباطی، کلامی، تصمیمگیری و استدلالهای منطقی به این نتیجه رسیدند که افرادی که در این زمینههای مختلف، توانایی و مهارت ضعیفتری نسبت به دیگران دارند، میزان تواناییهای خودشان را بسیار بیشتر از چیزی که هست تصور میکنند. افراد دچار این توهم هرچقدر کمتر بدانند، فکر میکنند بیشتر میدانند. نکته جالب این تحقیق دقیقا جایی بود که افراد با مهارت نسبتا بالا در حوزههای مختلف، توانایی خود را بسیار پائینتر از چیزی که واقعا وجود داشت ارزیابی میکردند. این اشتباه برداشت و خودبرتربینی یا خودکمتربینی در افراد به اثر دانینگ کروگر معروف است.
اهمیت و کاربرد
مهمترین نتیجهای که از اثر داننینگ کروگر برداشت میشود این است که تخمین اشتباه میزان توانایی افراد ضعیف، از خودشان ناشی از سوبرداشتهای شخصی و نگرش درونی آنها نسبت به تواناییهایشان است. به همین دلیل است که یک نفر به راحتی توانایی بزرگترین تمدارها و مذاکره کنندگان را در حالی زیر سوال میبرد که خودش در خیابان سر جای پارک ماشین نمیتواند با یک نفر به یک توافق بالغانه برسد.
در طرف مقابل برداشت پائینتر افراد ماهر و توانمند از لیاقت و شایستگیهایشان، بیشتر ناشی از ارزیابی سایرین و تاثیر محیط است. کم نیستند افراد توانمند و ماهری که به دلیل حضور در شرکت یا سازمانهای بسته، توانایی خود را با میزان حقوق ماهیانه، سمت یا برداشت مافوق ارزیابی میکنند. طبق تحقیقات انجام شده افراد کم تجربه گرایش بسیار بیشتری به بیشتر ارزیابی کردن تواناییهای خود دارند و افراد به نسبت تجربههای ناموفق، گرایش بیشتری به کم نشان دادن تواناییهای خود دارند. در مورد اهمیت و تاثیر این تحقیق میتوان دهها مقاله و کتاب روانشاسی و مدیریتی مطالعه و تألیف کرد. در این مطلب سعی میکنیم از نگاه تاثیر مسائل روانی بر سرنوشت یک کسبوکار اینترتی نتایج چنین سوبرداشتی را ارزیابی کنیم.
اولین تاثیر
بسیاری از افراد یا تیمهای کاری میزان نتایج قابل دستیابی در کوتاه مدت (مثلا ششماه یا یکسال) را بسیار بیشتر و بالاتر از آنچه واقعا بدست میآید ارزیابی میکنند و بر عکس نتایج قابل استخراج در میان مدت یا دراز مدت را بسیار کمتر. این خطای فاحش در برنامهریزی در اکثر کسبوکارهاینوپا دیده میشود. مثلا پیش بینی میکنند در ششماه به فلان آمار فروش یا مخاطب برسند اما این اتفاق نمیافتد – که میتواند ناشی از علل مختلفی باشد – اما اگر دقیق ارزیابی و تحلیل شود ممکن است ریشه بسیاری از تخمینهای غلط به مسائل روانشانسی از جمله اثر داننینگ کروگر مربوط شود.
نشانهها
برای یافتن سرنخهای این خطای شناختی، باید نشانههای آن را در عملکرد گذشته خودتان یا دیگران جستجو کنید. ضعف در برنامهریزیهایی که دارای الگوهای تکرار شونده هستند، از اولین نشانههای قابل توجه برای تشخیص اثر داننینگ کروگر است. برای مثال کسی که برنامهریزی میکند که زبان انگلیسی خود را در مدت مشخصی تقویت کند اما روند برنامه خود را دنبال نمیکند و مشابه همین عدم برنامهریزی یا دنبال نکردن در بخشهای دیگر زندگی او مثل ورزش یا مطالعه و هم وجود دارد، دچار یک الگوی تکرار شونده است و استعداد بالایی در پذیرش اثر داننینگ کروگر دارد.
از نشانههای دیگر میتوان به غیرقابل استناد بودن معیارهای ارزیابی و سنجش برنامهها اشاره کرد. برای مثال شخصی پیشبینی میکند که در ایران و در مدت یک سال بتواند حداقل ۵میلیون مخاطب برای برنامه یا وبسایت خود جذب کند و معیار او شاخص رشد اینستاگرام است (اینستاگرام در کمتر از دوسال ۳۰ میلیون مخاطب جذب کرد) این بزرگ فکر کردن خوب است اما معیارهای ارزیابی در این مثال اینقدر کلی و مبهم است که بیشتر به آرزو شبیه است. متاسفانه از دهه ۷۰ به اینطرف که آموزش و ترویج مطالب انگیزشی و موفقیت در ایران شروع شد به دلیل غیر علمی بودن برخی از محتوای ارائه شده – که همچنان هم تولید و ارائه میشود – افراد زیادی دچار توهم اثر داننینگ کروگر شدند.
لبه بام
تحقیقات پیرامون اثر داننینگ کروگر در میان کارآفرینان و بینانگذاران کسبوکارها نشان داده است که اگر شخصی در فرایند راه اندازی یک کسبوکار توانایی و شرایط خود را بر اساس معیارهای غیر قابل استناد بسیار عالیتر از آنچه واقعیت دارد ارزیابی کند، به حالت اول اثر داننینگ کروگ (خطای برتربینی) دچار شده است. این شخص در ادامه کار قادر به دستیابی یا حفظ نتایج پیشبینی شده نخواهد بود و پتانسیل بسیار زیادی برای گرایش به حالت دوم (خطای کمتر بینی) دارد. یعنی در اثر این خطای شناختی که در او وجود دارد، همیشه در حال سقوط از یک طرف بام است.
راهکارها و نتایج
تیمهایی که ترکیب شخصیتی متنوعتری دارند در برابر اثر داننینگ کروگر مصونتر از تیمهای یکدست هستند. وقتی در یک تیم کاری افرادی با گروههای سنی و جنسی متفاوت، با تجربه و شخصیتهای مختلف باهم همکاری میکنند خودبخود اثر منفی داننینگ کروگر خنثی یا کمتر میشود. استفاده و استناد به معیارهای استاندار و علمی برای ارزیابی و برنامهریزی مثل سوآت تاثیر زیادی در شناسایی این خطای شناختی دارد. همچنین علاقه به شناسایی توانایی و استعدادها، رشد علمی فردی و سازمانی و فرهنگ استفاده از مشاوره تاثیر بسیار زیادی در شناسایی و رفع اثر داننینگ کروگر دارد.
http://www.netstart.ir/12627/%d8%a7%d8%ab%d8%b1-%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%86%db%8c%d9%86%da%af-%da%a9%d8%b1%d9%88%da%af%d8%b1-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/
درباره این سایت